Wednesday, September 06, 2006

نا


.باد آمد، در بگشا، اندوه خدا آورد
.خانه بروب، افشان گل، پیک آمد، پیک آمد، مژده ز "نا" آورد
.آب آمد، آب آمد، از دشت خدایان نیز، گل های سیا آورد
.ما خفته، او آمد، خنده ی شیطان را بر لب ما آورد
مرگ آمد
،حیرت ما را برد
.ترس شما آورد
.در خاکی، صبح آمد، سیب طلا، از باغ طلا آورد
...
سهراب سپهری

4 Comments:

Anonymous Anonymous said...

آقاي كهنسال عكسي گذاشتيد واقعا زيبا و دلنشينه.
بگذريم از اينكه خونه داره خراب ميشه
ولي شرمنده من بازم نتونستم از شعر سهراب زياد سر در بيارم.
به اميد ديدار
خدانگهدار

2:48 AM  
Anonymous Anonymous said...

سلام آقاي کهنسال
شعر زيبايي از سهراب
ممنون

8:32 AM  
Anonymous Anonymous said...

می گن وقتی سهراب سپهری به ماسوله رفته گفته بود: «آمدیم ماسوله را بنویسیم، نتوانستیم، ماسوله نوشتنی نیست، دیدنی است.»

2:49 PM  
Anonymous Anonymous said...

عکس بسيار جذابي است نادر جان

10:24 PM  

Post a Comment

<< Home