Friday, May 19, 2006

تنها باد


:سایه شدم، و صدا کردم
کو مرز پریدن ها، دیدن ها؟ کو اوج "نه من"، دره ی "او"؟
.و ندا آمد: لب بسته بپو
.مرغی رفت، تنها بود، پر شد جام شگفت
!و ندا آمد: بر تو گوارا باد، تنهایی تنها باد
.دستم در کوه سحر "او" می چید، "او" می چید
.و ندا آمد: و هجومی از خورشید
.از صخره شدم بالا. در هر گام، دنیایی تنهاتر، زیباتر
!و ندا آمد: بالاتر، بالاتر
آوازی از ره دور: جنگل ها می خوانند؟
.و ندا آمد: خلوت ها می آیند
.و شیاری ز هراس
!و ندا آمد: یادی بود، پیدا شد، پهنه چه زیبا شد
او" آمد، پرده ز هم وا باید، درها هم"
.و ندا آمد: پرها هم
...
سهراب سپهری

Monday, May 01, 2006

هایی


.سرچشمه ی رویش هایی، دریایی، پایان تماشایی
.تو تراویدی: باغ جهان تر شد، دیگر شد
.صبحی سر زد، مرغی پر زد، یک شاخه شکست: خاموشی هست
.خوابم بر بود، خوابی دیدم: تابش آبی در خواب، لرزش برگی در آب
این سو تاریکی مرگ، آن سو زیبایی برگ، اینها چه، آنها چیست؟ انبوه زمان ها چیست؟
.این می شکفد، ترس تماشا دارد. آن می گذرد، وحشت دریا دارد
.پرتو محرابی، می تابی. من هیچم: پیچک خوابی. بر نرده ی اندوه تو می پیچم
!تاریکی پروازی، رویای بی آغازی، بی موجی، بی رنگی، دریای هم آهنگی
...
سهراب سپهری